۱۳۸۹ تیر ۸, سه‌شنبه

شکنجۀ سفید

یه مدل شکنجه هست بهش می گن "شکنجۀ سفید"! خیلی کوتاه بخوام تعریف کنم می شه شکنجۀ روحی! بعد تو ایران معمولا اینجوریه که طرفو می فرستن انفرادی و اخبار اشتباه بهش میدن و مثلا می گن فلان کس مرده و ...!
تو خونۀ ما هم اینجوریه که یه ظرف آلبالو می ذارن جلوت، می گن بشین فقط هسته هاشو بگیر ("فقط" تأکید داره رو اینکه آلبالوها رو نخور، فقط هسته شونو بگیر. فقط اگه شانس بیاری اون هسته گیر وسطاش یه چند تا آلبالو رو له کنه که دیگه واسه مربا مناسب نباشه و بتونی بخوری :دی)! یه کنترل نامحسوسی هم انجام میشه که یه وقت تخلف نکنی! بعد یعنی روح و روانت در عذابه وقتی می بینی آلبالوا همین جوری دارن از دست می رن و می رن که مربا بشن! اگه بدونین من امشب چی کشیدم! کی پاسخ گوئه آخه، هان؟!!

۱۳۸۹ تیر ۱, سه‌شنبه

تابستون

باورم نمیشه که بالاخره تابستون شروع شد! قشنگ 7-8 سال پیر شدم تو این یه هفتۀ اخیر! 3 تا امتحان داشتم که همشونو بار اول بود می خوندم. بعد از اونجایی که مجبور بودم به صورت فشرده خر بزنم، همش فوتبالا رو نصفه نیمه دیدم  و به جز چند تا مینیمال، هیچی نخوندم تو گودر! :((   تا حالا انقد با نفسم مبارزه نکرده بودم!
الان خیلی خوشحالم؛ دیگه می تونم بدون دغدغه فوتبال ببینم و به مقدار لازم و کافی در گودر و باز، گشت بزنم! :دی

۱۳۸۹ خرداد ۲۱, جمعه

شروع جام جهانی

بعد از ماه ها انتظار، امروز بالاخره جام جهانی شروع شد. :)
تا الان همه چی خوب بوده، فقط این بوقاشون بد جوری رفته رو اعصاب! اسمشونو (اسم بوقا رو) فردوسی پورگفتا، ولی من نفهمیدم! اگه یه ماه بخوان همین جوری بوق بزنن مغزمون متلاشی میشه آخرش!

با این وضعیت من موندم که بقیۀ امتحانامو چه جوری می خوام بدم! آخه من الان (از این به بعد) وقت درس خوندن ندارم که! روزی 3-4 تا بازیه به هر حال :دی

اگه برنامۀ بازیا رو ندارین، می تونین از اینجا دانلود کنین.