۱۳۸۹ مرداد ۲۵, دوشنبه

25 مرداد 89

اون اوایل چند بار در مورد جوی که تو دورمون هست نوشته بودم. الان دیگه اصلا جایی واسه صحبت در اون مورد نمونده جز اینکه هنوز شوخی های بی مورد بعضیا بیش از پیش بهم ثابت می کنه که جایی واسه اصلاح وجود نداره! آدم کم ظرفیتی نیستم ولی معتقدم که آدم باید حد خودشو بشناسه و بدونه داره با کی چه شوخی ای می کنه. واسه اینکه ابهامی وجود نداشته باشه می گم که بهونۀ این پست میلیه که بعد از میل مربوط به افطاری دانشکده به گروپ زده شد!

۴۵ نظر:

  1. بعضی ها هستن که میگن نمیدونیم چرا گروپ این جوری شده و چرا جو ماها این طوریه و چرا گروپ دخترا و پسرا جدا شده و چرا هفتی ها مث بقیه نیستن و قص علی هذا!
    یه نمونه ش همین موردیه که تو گفتی.من به هیچ وجه با شوخی مخالف نیستم ولی به شخصه به خودم اجازه نمیدم که تو بحث های این چنینی که تو گروپ پیش میاد شرکت کنم.
    ما الان عملا یه جامعه ی کوچیک هستیم به اسم سی ئی 87 و از ملزومات این که بتونیم روابط خوبی داشته باشیم اینه که احترام هم رو داشته باشیم حتی توی شوخی.
    ولی همیشه همه جا یه عده هستن که دوست ندارن همه چی خوب پیش بره... منظورم به شخص خاصی نیست ولی میگم تا "همه" نخوان ، روابطمون اون طوری نمیشه که "اکثریت" میخوان

    پاسخحذف
  2. شوخی؟ من اسمش رو می ذارم بی احترامی ، نشون دادن شخصیت فرد ، خود نمایی.
    واقعا چی باید گفت تاسف برای اون فرد و امثال اون یا....
    خاطراتمون از دوران دانشجوی بودن با جمعی انسان هایی که با بیست سال سن هنوز هیچی نمی دانند. فهم احترام اچتماعی در جای خود

    پاسخحذف
  3. به دو تا بالایی:
    هنوز نفهمیدین که "اکثریت" همین وضعیتو می خوان؟
    اگه اکثریت چیز دیگه ای می خوان باید بگم واقعا اکثریت شلغمی هستن که خودشونو به "اقلیت" باختن.

    پاسخحذف
  4. اگه بار اول که اینگونه ایمیل ها زده شد ، به جای اینکه خودمون رو عقب بکشیم (شرکت نکنیم) مخالفت خودمون رو نشون میدادیم ، هرگز این طوری نمی شد
    @ انرژی منفی: موافقم. "این شوخی های بی مورد جایی رو برای اصلاح نمیذاره"
    یادش بخیر. اول ترم 3 چقدر تلاش کردیم برای اصلاح جو. ولی تهش به هیچ نتیجه ای نرسیدیم.. حداقل از دید من اون چه که میخواستیم نرسیدیم.. مثل بچه های راهنمایی(حتی دبیرستان هم نه) ایمیل میزنند برای اثبات خودشون و خوشمزه بازیشون...
    @ خانم زهرا طاهری: قضیه اینجاست که اون عده ای که اقلیت هستند ، طوری جو رو دارن پیش میبرن که اکثریت رو ... خودمون خواستبم این رو.
    @انرژی منق (دوباره!): یادتون هست بعد از اون جلسه چی گفتیم. عهد بستیم که جلوی اون اقلیت وایسیم.. (به پست ها اون زمانتون یه نگاه دوباره بندازید)
    "لا یغیرالله ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم"
    هر چی هست 2 سال گذشت و احتمال بهبود هر روز کمتر از دیروز ...

    پاسخحذف
  5. به ناشناس دوم : مساله ی اکثریت و اقلیت و بحثای همیشگی یه چیزه
    مساله ی حرفایی که گاه و بیگاه زده میشه و حساسیت برانگیز میشه یه چیز دیگه ست.
    واقعا اکثریت این جو رو درست میکنه ؟ واقعا تو بحثایی که ایجاد میشه تو بی احترامی ها اکثریت دخیله ؟
    اکثریتی که مخالفه هم گاه اگر وارد این بحثا شد تا درستش کنه ، بهش گفتن خراب ترش نکنن ، گفتن چی میگی این وسط ، گفتن بحث رو ادامه نده و ... آخرش هم همه چیز سر همون اکثریته شکست

    درکل :شوخی یه چیزه حرفی که توش یه جرقه باشه برای رنجوندن این رو اون چیز دیگه
    من اون اوایل یه همچین اتفاقی میفتاد ناراحت میشدم چون انتظارم چیز دیگه ای بود انتظار برخوردای معقول داشتم و اتفاقایی که میفتاد دور از انتظار بود، اما الان کم کم عادت شده میخونیم و رد میشیم از روش.

    پاسخحذف
  6. به قول یکی از معلم های دوران دبیرستانمون، ادب فردی آدما با ادب جمعیشون فرق می کنه،
    نمی دونم چرا ولی سی ئی ۸۷ هیچ گونه ادب جمعی ای توش دیده نمی شه، و به این معنا نیست که آدمایی که توشن بی ادبن،
    ولی شیوه رفتارشون توی جمع نسبت به هم درست نیست
    کار یک نفر دو نفر یا یه جمع نیست درست کردنش،
    قضیه همون سوراخ کردن قایقه، یکی سوراخش کنه، ۱۰۰۰ نفر دیگه هم باشن غرق می شن باهاش، قایق اهمیت نمی ده که اون ۱۰۰۰ نفر دیگه این فکرو نمی کردن
    راههای دیگه ای قطعاً وجود دارن، ولی به نظر می رسه زیاد مورد مهمی نیست برای سی ئی ۸۷

    پاسخحذف
  7. حرف شما هم دقیقا اثباتی بود به حرف من.
    راستش حقیقت اینه که قضیه به ایگنور کردن همدیگه رسیده.
    این اکثریتی که شما ازش حرف می زنید (و من اعتقادی بهش ندارم) اینقد حرف نزده که الان همه پسرا فکر می کنن که گروپ یاهو رو بیشتر از 10-15 نفر(که خودمون باشیم) چک نمی کنن. به همین خاطر شاید خیلی حرفارو به خودشون اجازه بدن بزنن.
    شما اگه فرستنده ی اون میلو فقط ذره ای بشناسین می فهمین هیچ قصد تمسخری نداشته و فقط توی شرایط قرار گرفته.
    ضمنا آقای سعید براتی اصلاح گر. شما مدارکت تو گروپ گوگل موجوده. حرف از اصلاح نزن!!

    پاسخحذف
  8. "شما اگه فرستنده ی اون میلو فقط ذره ای بشناسین می فهمین هیچ قصد تمسخری نداشته و فقط توی شرایط قرار گرفته."
    این اصلا توجیه خوبی نیستا! آدم حرف از دهنش در میاد دیگه در قبالش مسئولیت داره. اینکه بیام یه چیزی بگم بعد که دیدم اوضاع خیته بیام بگم اوه، اوه، ببخشید، حواسم نبود، جوگیر شدم، این قابل قبول نیست! اگه یه بار، دو بار بود، بحثی نبود، اصلا ارزش وقت گذاشتنم نداشت، ولی وقتی مدام این حرکت تکرار میشه دیگه نمیشه فکر کرد که قصد تمسخر وجود نداشته! 
    در ضمن شماهایی که ناشناس کامنت می ذارین، لطف کنین حداقل یه نشونه ای بذارین آدم بفهمه کدوم کامنتا واسه کدوم ناشناسه!

    پاسخحذف
  9. جو دانشکده چه خوب چه بد، نظر اکثریت چه تایید وضع موجود و چه اعتراض به اون؛ به نظر من هیچ کدوم از اینها رعایت اصول اولیه ی یک رفتار فردی رو رد نمیکنه!

    اگر وجود آدم ها در کنارمون برامون مهم باشه، حتی اگر یک درصد از اونها هم احتمال بره که از برخورد ما ناراحت بشن، باید در اون کار شک کرد! این چیزها ربطی به اکثریت و جو نداره، دو دو تا چهارتاییه که هرکس انتظار میره پیش خودش بکنه !

    دوستاییم که با من نزدیکن می دونن که تو جمع دوستی خیلی هم شوخ ام و کلا از خشک بودن در جمع های دوستانه خوشم نمی آد .. اما این دلیل داشتن هر رفتاری ، در هر جمعی ، در حضور هر کسی اعم از دوست نزدیک من یا دوست یه پا غریب تر نمیشه !

    متاسفانه اصول رفتاری تعدادی از ما به تعداد دیگه مون نمی خوره، و دلیل دلخوری هایی که پیش می آد هم از نظر من همینه !

    پاسخحذف
  10. من ناشناس 2 و 4 ام!!!
    اول اینکه همه ی ما جوگیریم. جو هممونو گرفته. اگه تونستید کاری بر خلاف این جو که گرفتارشیم(و از نظرتون غلطه) انجام بدید اون موقع بگید طرف جوگیر هست یا نیست.
    بعد من اون دوستمو تبرئه نکردم از رفتارش.
    فقط گفتم شما هم به خاطر اینکه گذاشتید اون یه نفر کشتیو سوراخ کنه به همون اندازه مقصرید.
    در جواب نظر آخر هم باید بگم شما نمی تونی یک پدیده رو جدا از محیط اطرافش تحلیل کنید. این حرفا که همه باید خوب باشن و کارای خوب بکنن و همدیگه رو ناراحت نکنن هم جزو بدیهیاته و هم مشکلی رو حل نمی کنه.

    پاسخحذف
  11. این که همه چیز رو بندازین گردن جو و اکثریت و اینا ، همش بیشتر شبیه به یه بهانه ست
    اگر قراره با این دید نگاه کنیم ، من نوعی هم با این جو حاکم پس باید به خودم حق بدم هر طور دوست دارم برخورد کنم و هر جوابی دلم میخواد به این حرفا تو گروه بدم و تهش هم بگم جو این طوریه!
    یعنی بیام اون چیزی که از نظر عقلی برای خودم میدونم غلطه و اشتباهه رو پایمال کنم و این اصلا بهانه خوبی نیست
    این طوری و با این حرفا بیشتر به نظر میرسه داریم خودمون رو تبرئه میکنیم تا نپذیریم اشتباه تو رفتار ماست و جو رو رفتار ما میسازه نه رفتار ما رو جو!
    من باورم اینه که تو اگه میدونی یه کاری غلطه نکن آقاجان! حتی اگر تمام دنیا هم منعی براش نذاشت

    پاسخحذف
  12. با حرفای ناشناس ِ جدید ! موافقم

    نمیشه با بهانه ی جو ، این مسایل رو پیش برد

    پاسخحذف
  13. اکثریت و اقلیت ؟ اگه اکثریت یه جمعی بخوان خودشون رو از کوه پرت کنن شما هم می ری باهاشون؟
    از این دست اتفاق های به ظاهر شوخی کم نیفتاده تو این دو سال. فکر کنم همه اون دو تا ماجراهای قبلی رو یادمون باشه.
    نمی فهمم اصلا چرا طرف می آد از عمد (!!) یه میلی می زنه که چی؟ حال کسی رو بگیره ؟ دعوا ایجاد کنه؟ بخنده؟
    همه 60 نفر بقیه موافقن که ساکتن؟
    اگه میل اون فرد بازی و شوخی هست پس منتظره یکی از جمعی که مسخره شون کرده بیاد چیزی بگه که سوژه ادامه تفریح بشه.

    اگه این جور که ادعا می شه از دوستان این آدم ها کسی مخالف باشه مسلما بهتر می تونه هدایت کنه دوستش رو .
    کسایی که اظهار نارضایتی از جو می کنند چرا جلوی کارهای دوستاشون رو نمی گیرند؟

    پاسخحذف
  14. به قول یکی دیگه از معلمامون)!(، همه ی آدماهم اگه قانون رو رعایت کنن، یکی اینکارو نکنه می زنه تو چشم، و اصلاً خوشایند نیست،
    گرچه همه آدمایی دیگه دارن رعایت می کنن،
    به نظر من اتفاق بد دیگه ای هم که تأثیر می ذاره روی این قضیه اینه که یکی اگر یه کاری کرد که اشتباه بود می بریمش توی لیست سیاه، تمام آدمای دیگه ای هم که ببینیم یه جوری باهاش ارتباط دارن رو هم همینطور، یه جورایی پیش قضاوت می کنیم،
    و یکی مثل من احساس می کنم که وقتی کسی همچین فکری در مورد من داره، ارزش اینم نداره که بخوام کاری بکنم که چیزی بهتر بشه

    پاسخحذف
  15. @ یه دانشجوی تیزهوش: بله، من دقیقا یادمه که چه سیری رو طی کردم در این مورد. اگرم الان بی خیال شدم به خاطر اینه که یه موقعایی می بینی طرفت انقد بی کله ست که اگه بیشتر پیش بری ممکنه شخصیتتو خورد کنه! ضمن اینکه بعضی از اونایی که تو اون جلسه بودن خودشون فاجعه ان!

    "اگه بار اول که اینگونه ایمیل ها زده شد ، به جای اینکه خودمون رو عقب بکشیم (شرکت نکنیم) مخالفت خودمون رو نشون میدادیم ، هرگز این طوری نمی شد"
    بحث کردن در مورد "اینگونه ایمیل ها" توی گروپ هم ارز اینه که آدم چندین ساعت به صورت مداوم سرشو بکوبه تو دیوار؛ رو طرف که تأثیر نداره، فقط مغز و اعصاب آدم خورده میشه! در کل یه موقعی لازم نیست یه قضیه ای خیلی کش پیدا کنه! در مقابل یه موقعی هم لازمه یه قضیه ای تا یه حدی پیگیری بشه تا ملت فکر نکنن که سیستم هر کی هر کیه!

    @ ناشناس 2 و 4: من یه بار نظر خودمو توی گروپ گفتم (همین چیزی که اینجا هم گفتم): "به نظر من هر کی خودش باید حواسش به حرکاتش باشه، لازمم نیست یکی دیگه این وسط به عنوان فیلتر عمل کنه و تصمیم بگیره که چه چیزی واسه گروه مناسبه و چه چیزی مناسب نیست!! "! لازم نیست حتما چوب قانون بالا سرمون باشه تا درست رفتار کنیم. اون چیزی که قوی تر از قانون عمل می کنه عرفه! یعنی یکی یه اشتباهی می کنه شمایی که دوستشی بهش بگی که کارش خوب نبوده! اگه بخوایم همه چی رو بندازیم گردن جو، آخرش به هیچ جا نمی رسیم، هیچ چی هم درست نمیشه. دو سال دیگه ام فارغ التحصیل می شیم و هر کدوممون می ریم یه طرفی؛ با یه سری خاطرۀ در هم و درب و داغون از همدیگه!

    پاسخحذف
  16. @ناشناس سوم:
    "تمام آدمای دیگه ای هم که ببینیم یه جوری باهاش ارتباط دارن رو هم همینطور"
    اینو موافقم. من به شخصه جدیدا اینجوری فکر میکنم. دلیلشم ذهنیتیه که تا الان به خاطر اتفاقای جور واجوری که افتاده ایجاد شده!

    پاسخحذف
  17. " وقتی کسی همچین فکری در مورد من داره، ارزش اینم نداره که بخوام کاری بکنم که چیزی بهتر بشه"
    "
    کسی که براش مهم باشه واسه یه خیال خودش از کار درست دست نمی کشه.واسه تفره رفتن از اصلاح کارهای بدمون همیشه بهونه داریم واسه همینه که جای درست کردنش اینا رو می گید و خودتون رو تبرئه می کنید.
    ارزش کسی هم شما نباید تعیین کنید فکر کنم.

    پاسخحذف
  18. من بعد از دیدن اون میل یه لحظه موندم، نمی دونستم چی باید بگم! انتظار همچین رفتاری رو دوباره نداشتم، آخه می دونید من گاه و بی گاه بی خودی امیدوار می شم! کسایی که این جور میلا رو می زنن خیلی کارشون اشتباهه و با بشری کاملا موافقم:
    "اگه یه بار، دو بار بود، بحثی نبود، اصلا ارزش وقت گذاشتنم نداشت، ولی وقتی مدام این حرکت تکرار میشه دیگه نمیشه فکر کرد که قصد تمسخر وجود نداشته! "

    اما می دونم که ما هم به هر حال قدرت درست کردن و اصلاح نداشتیم و شاید مقصر باشیم ولی برام جالبه این همه دوست ناشناس داریم که انتقادشون هم در پرده ی ناشناسیه!
    کاش اون قدر شهامت داشتیم که حداقل حرفمون رو خودمون بزنیم!

    به ناشناس سوم: این لیست سیاه رو کسی نمی سازه! هر کس با رفتار خودش جایگاهش رو مشخص میکنه، من اگه هر رفتاری می کنم باید عواقبش هم بپذیرم.
    واسه من هیچ لیستی وجود نداره، چون اصلا هیچ ارزشی نداره! یاد این افتادم که طرف می گفت: می دونم حالا درباره ی من چی فکر می کنید! و طرف مقابل جوابشو داد: من اصلا به شما فکر نمی کنم!

    پاسخحذف
  19. فقط به اون ناشناس جدیده جواب می دم چون خیلی خوابم میاد!:
    شما از کجای حرف من نتیجه می گیری که من به طرف حق می دم جوگیر باشه؟؟؟
    من عرض کردم یه بار. هیچ کدام از ماها حداقل پیامبر نیست و تو زندگیش اشتباه داره. راه حل این که جلوی اشتباه گرفته بشه این نیست که هی به طرف بگی: بده ، نکن!
    اگه یک مقداری طبع روان شناسی داشته باشن دوستان، حتما می دونن که باید انگیزه های فرد و گذشته ی اون رو بررسی کنین. که می شه همون محیطی که برای فرد تعریف شده و باعث شده سوق داده بشه یه کار اشتباهی رو انجام بده. که بخشیش می شه همون جوی که بین ما وجود داره و تعریف شده.
    شما مطمئن باشید با این کارتون اون طرف دیگه یادش می مونه و حداقل تو جمع ما از این کارا نمی کنه(البته من امیدوارم اینجا نیاد و اینارو نخونه)ولی قطعا جلوی این "رویه" با این حرفا گرفته نمی شه.

    ضمنا من به شدت معتقدم هنوز که شما که مخالف این جوید در اقلیت اید! :دی
    ببخشید که یه جوری صحبت کردم انگار خیلی بارمه!

    پاسخحذف
  20. @میفا:
    بحث سر شهامت نیست، یکی مثل من که اینطوری فکر می کنم که برداشت های غلطی در موردم وجود داره، ترجیح می دم اسممو ننویسم تا بدون هیچ پیش قضاوتی خونده بشن حرفام
    @ناشناس اول:
    نگفتم من، گفتم مثل من، گرچه مهم نیست، به هرحال ناشناسم!
    منظور من طرز فکری بود که منجر به این می شه کسی هم که مخالفه کاری نکنه،

    فکر کنم مشکل اینجاست که نمی خوایم قبول کنیم آدمای دیگه هم مثل ما آدمن، خدا نیستن،
    خدا نیستن به این معنا که اگر یه کاری کردن، هر چند بار، به دلیل آگاهی کامل و خواست قلبیشون، برای القای اون برداشتی که ما ازش کردیم رو داشته!
    شاید طرف خواست قلبیش چیز دیگه ای بوده، یه مفهوم دیگه رو خواسته برسونه، آخرشم ما یه برداشته دیگه کردیم!
    واضحه که نمی تونیم بفهمیم، من می گم که صفر و یکی با قضیه برخورد نکنیم، اینطوری می خوایم دورمون بهشت بشه، ولی توی جهنمی که یه سری شروعش کردن مونده، و هرکی یه قدم خواست برداره چون به بهشت نرسید زدیم توی سرش اون هم بی خیال شد.

    اگه می خوایم کسی حرفمون رو قبول کنه، همون طوری که خودمون فکر می کنیم شایسته اینه که همه قبولش کنن، باید آمادگی اینو داشته باشیم که حرف طرف مقابل هم درست باشه و قبولش کنیم

    ۲ سال دیگه می تونه همه چیز تموم بشه و فقط به خودمون بگیم:
    توی دانشگاه ۱۴۰ واحد رو پاس کردم
    و اصلاً به این فکر نکنیم که چطور گذشت این ۴ سال

    ولی برای من یکی این اهمیتی نداره که صرفاً ۲،۳ تا واحد رو گذرونده باشم، امیدوارم دورمون آدماش بتونن با هم کنار بیان، تا حالاش که فقط گروه بندی بوده!
    خیلی زشته یه ۸۶ی بیاد جلوی من به یه ۸۸ی بگه این ۷یا که توی این ۲ سال فقط گروه تشکیل دادن، پسراشون جدا، دختراشون جدا،..
    آخرشم جفتشون به شکلی که آدم احساس تحقیر کنه بهت بخندن

    پاسخحذف
  21. به صحبت های آخر ناشناس 2 و 4 و...
    "شما مطمئن باشید با این کارتون اون طرف دیگه یادش می مونه و حداقل تو جمع ما از این کارا نمی کنه(البته من امیدوارم اینجا نیاد و اینارو نخونه)"
    اتفاقا میخواستم یه چیزی رو بگم دیشب، یادم رفت. این که این حرفا روی صحبتش ، انگشت اشارش صرفا به سمت اون فرد نیست.
    شاید کار اون شخص رو اگر به تنهایی بدون پیش زمینه های ذهنی که با کارهای مشابه افرادِ دیگه تو گروه پیش اومده بود میدیدیم هیچ کس این قدر براش جدی نبود قضیه
    گفته میشد یه شوخی بوده و گذشته میشد از روش هرچند خیلی ها هم از این شوخیه خوششون نیومده بود
    اما تمام این حرفا، از اولین اتفاقی که با این مضمون افتاد تو گروه تا همین آخری روی هم جمع شده
    بنابر این کسی این حرفا رو مستقیما به خودش نگیره
    و در عین حال هرکسی که از روز اول تا حالا با رفتار و گفتارش به چنین مباحثی دامن زده مخاطب این حرفاس
    هرچند این پست به بهانه ی این اتفاق آخر نوشته شده اما یه سلسله اتفاق ها پشتش بوده که هر دفعه با این فرض که پیش میاد دیگه ، حالا شده ، مهم نیست ، حرفی زده نشده. اگر کسی صرفا این حرفا رو به عنوان جوابی به اتفاق آخر بخونه شاید براش بی اهمیت جلوه کنه
    اما نظراتی که داده میشه بحث بر سر اصل چنین حرفا و حرکت هاییه

    پاسخحذف
  22. قول می دم این آخرین کامنتم باشه!

    مگه اینجا رسانه ی سی ئیه که چنین مشکلی رو اینجوری اینجا مطرح می کنین و بعد می گین برای اصلاحه(من توی حسن نیت شما شک ندارم ولی بدترین کاری که می شد کرد این بود). کل بچه هایی که اینجارو می خونن همون بچه های وبلاگ نویسن که 10 نفرم نمی شن و نصفشون هم دخترن.
    من فکر کنم گذاشتن این پست بیشتر در راستای "اینجا فقط می نویسم که حرفی تو دلم نمونه که یه وقت بمیرم از نگفتنش!!!" باشه و به جز تخریب بیشتر اون فرد از دید بقیه کارکردی نداره.

    پاسخحذف
  23. @ناشناس 2 و 4 و ... : کسی نگفته اینجا رسانۀ سی ئیه (محض اطلاعتون)!
    در مورد اینکه می فرمایید شخصیت ایشون رو تخریب کردم من اینجا، باید عرض کنم خدمتتون که اولا اینجا راجع به شخص خاصی بحث نشده و همه در مورد این جور کارا ("شوخی های بی مورد" و ... ) نظر دادن کلا. ثانیا بدیهیه که به غیر از خودمون که میلای گروپ رو می بینیم دیگه کسی نمی فهمه که من منظورم کی بوده! ضمن اینکه همون جوری که گفتم میل ایشون فقط یه بهونه بود واسه اینکه به این موضوع پرداخته بشه! بعدشم تازه، من اگه می خواستم به این موضوع اعتراض کنم، همین مطلبو به گروپ میل می کردم و به اجبار بچه ها رو وارد بحثی می کردم که ممکن بود واسشون جالب نباشه بهتر بود یا اینکه اینجا بنویسم که مخاطبش کمتره و تازه واسه امثال شما امکان ناشناس بودن هم داره که هر چی دلتون می خواد بتونین بگین؟!!

    پاسخحذف
  24. ناشناس خیلی جدید۲۶ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۲۰:۰۵

    جمیعا یه مراسم آشتی کنون راه بندازید، همه چی حل بشه، بره دیگه. چه وقت بهتر از الان تو این ماه مبارک؟!

    پاسخحذف
  25. :))

    مگه کسی با کسی قهره ؟

    میگم یه خرده ابتکار به خرج بدین! همین طوری پیش بره ناشناس 2 و 4 ، ناشناس جدید ، خیلی جدید ، خیلی خیلی جدیدتر ، فوق جدید ، ...
    قبلنا با اسامی من ، تو ، اون ، یکی ، کامنت میذاشتین تو وبلاگا پیگیری سیر نظرات آدما راحت تر بودا!

    پاسخحذف
  26. بچه ها من ناشناس ها رو ریختم توی یه دونه List شما می تونید به کمک اندیسشون بهشون دست پیدا کنید!
    اینم پوینترش:
    *ناشناس

    پاسخحذف
  27. مثل اینکه فرد مظنون هم حرف هایی داره، اونم خطاب به دخترا:
    http://d7.blogsky.com/1389/05/27/post-255/

    پاسخحذف
  28. یک چیز گنگه:-؟ جو درست یعنی چه؟ چه ملزوماتی داره؟ یعنی آدماش چه نیازهایی درشون رفع شده؟
    هدف از اون چیه؟ زیاد پیچیدش نمی خوام بکنم ولی این که جمع یعنی چه؟ تا کجاش و چندتاش درسته؟ حقیقت به وجود اومدنش یا پایدار بودنش چیه؟ چرا شوخی رو بد می دونند؟(چون آخرش به نزاع می رسد)
    بله باید زمان بگذرد تا صمیمی و نزدیکتر شد کار باعجله یعنی نشناخته شوخی کردن میشه همینه که شده از هول حلیم تو دیگ افتادن...واقعا خیلی از ماها به عینه دیدم و شنیدم که در همون لحظه اول می خاهیم غالب شده و دیگری رو مطیع با افکار خودمون کنند، چه دختر چه پسر، شاید این خصلت شریفی بودنه که دو درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در دانشکده ای نگنجند :دی
    به هرحال تا دموکراسی فهمیده نشه کسی از زندگی و با جمع بودن لذت نخواهد برد شاید اصلا لذتی نداره ما داریم الکلی کامنت حروم می کنیم :پی

    پاسخحذف
  29. انگاری پسرها طرفداری بین دخترها ندارن،ولی دخترها خيلی طرفدار بين پسرها دارن!

    پاسخحذف
  30. این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

    پاسخحذف
  31. دوست عزیز ناشناسی که مجبور شدم کامنتتو پاک کنم، شرمنده ام، ولی کامنتت می تونست اوضاع رو بدتر کنه!

    پاسخحذف
  32. @انرژی منفی:لطفا کامنت ها رو پاک نکنید! می خواهیم نظرات بقیه را هم بدانیم!

    در ضمن: لایک به کامنت گریه آرزوها!! (می تونی 2 تاشو نام ببری، از دانشکده پرتش کنیم بیرون؟)

    پاسخحذف
  33. این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

    پاسخحذف
  34. کامنتتو بازم پاک می کنم تا یاد بگیری رئیس جمهورمون کیه و چرت و پرتای یه آدم بی ادب و بی نزاکتو تو وبلاگ من ننویسی!

    پاسخحذف
  35. این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

    پاسخحذف
  36. مگه چی تو کامنت هاش می نویسه؟

    پاسخحذف
  37. راستی بشری ترم بعد چه واحد هایی میخوای برداری؟!

    پاسخحذف
  38. فیس بوک فارسی افزود:
    کامنت بالا را پسندیدم!

    پاسخحذف
  39. وی در ادامه افزود :
    لایک به تعجب های بالا!

    پاسخحذف
  40. همون اول به خودم انتقاد می کنم: یه آقای محترم اینجا چیکار می کنه؟
    پاسخ: رفیق ناباب ولی فکر کنم یه جواب داشته باشم از طرف خودم (یه آقا!)

    شما اصلا چکار به حرفایی که ما(پسرا!) به هم می زنیم دارین وقتی که زبان ما رو متوجه نمی شین! اینایی که خودمون به خودمون میگیم به زبان خودمونه. خودمون هم می فهمیمش و اصلا بی احترامی نیست! از همه ی دوره های دیگه هم خودمون با خودمون دوست تریم که راحت در این حد با خودمون شوخی می کنیم و ناراحت هم نمیشیم

    ولی... شاید بحث یه چیز دیگه هست ما با بقیه ی دوره ها فرق داریم و خیلی هم واضح هست که چه فرقی داریم! نمی دونم چرا تو صحبت کردن این قدر تو در و دیوار می زنید خوب راحت حرفتون رو بزنین :D
    خیلی بدیهیه که هر جمعیتی که بخوان و حداقل توانایی های ارتباطی رو داشته باشن میتونن رابطه ی معقولی و متعارفی با هم داشته باشن ولی خیلی مسخره هست که توقع داشته باشین یه مجموعه ای که اسمش رو گذاشتین سی یی ۸۷ همشون بخوان و بتوانند و جای گله ای هم نیست هر کس نظر خودش رو داره و بر اساس اون زندگی می کنه و رفتار می کنه شما فقط می تونی خودت رو درست کنی که من به طور قطع می تونم بگم که هر کس الان ناراضی هست خودش نتونسته خودش رو درست کنه

    میدونم خیلی ها از جو حاظر ناراضی هستند ولی باید بگم من خودم از جو کاملا راضی هستم:D

    پاسخحذف
  41. یه آقای محترم، اولا شما چقدر عقب هستید! این مسأله واسه ۱ ماه و نیم پیش بوده! ولی حالا من مختصرا جواب میدم؛ من به حرفی که شماها بین خودتون می زنین کاری ندارم، ولی وقتی یه حرفی مثل همون حرفایی که بین خودتون می زنین رو یهو به گروپم میل می کنین دیگه نمی تونین بگین شماها به حرفای ما چی کار دارین!!
    البته همون طور که گفتم این بحثا واسه همون یه ماه و نیم پیشه و الان دیگه این صحبتا قدیمی شده!

    پاسخحذف
  42. ثانیا، من نمی دونم شما کی هستین و بسیار مسرورم که پسرای سی ئی ۸۷ انقد جرئتشو ندارن که با اسم کامنت بذارن! اما از کامنتتون و رضایت کاملی(!) که از جو دوره مون دارین به نظر میاد که شما خودتون از همون کسایی هستین که اتفاقا جو مطلوب خیلیا رو خراب کردین؛ وگرنه این جو مزخرفی که ما داریم هیچ جایی واسه رضایتمندی نمیذاره!

    پاسخحذف
  43. همون آقای محترم۱۲ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۰۱

    جالبه شما بیشتر در رابطه با خوده من صحبت کردین تا صحبت من! ولی خوب همون جمله ی آخرتون هم که ارزش معنایی داشت که جوب داشت! وقتی من راضیم از یه جاییش راضیم دیگه!!
    اگه فکر می کنید گفتن اسم لازمه بپرسید میگم!‌چرا تیکه میندازید؟

    پاسخحذف