۱۳۸۸ دی ۱۶, چهارشنبه

تا 11:59 دقیقه وقت داشتیم تمرین دی اس رو بفرستیم، منم دقیقا 11:59 دقیقه فرستادم. خوشم میاد همیشه دقیقه 90ی کار می کنم :دی


پ.ن1: اسم 90 اومد، یاد 90 دیشب افتادم. اگرچه بیشترشو خواب بودم، ولی همون 45 دقیقه آخرشم که دیدم عجب چیزی بود. کولاک کرد دادکان. واقعا آدم می فهمه می گن طرف سرش به تنش می ارزه یعنی چی! نه تهمت زد نه ضعفی از خودش نشون داد، خیلی شیک دوستان(!!) رو شست گذاشت کنار! من که تو عالم خواب و بیداری کلی حال کردم باهاش. اس ام اس رو هم که یه بلا ملایی سرش آورده بودن که از یه جایی به بعد 3 می زدی نمی رفت!!
پ.ن2 (ادامۀ همون پ.ن1): یه جا برگشت گفت: " به فرزندانم و خانواده ام گفتم، بعد 120 سال افتخارات من سه چیز بیشتر نیست، 1. گرفتن مدال لیاقت مدیریت از دست آقای خاتمی، 2. صعود به جام جهانی، 3. بركناری توسط علی آبادی"  انقد حال کردم که خدا می دونه!!!
پ.ن3(ادامۀ دو تا قبلی!): در کل دیشب خرکیف شدم رفت!!! تا صبحم داشتم خواب 90 می دیدم :پی
پ.ن4: می بینم که این پست بیشتر از اصل نوشته، پی نوشت داره :-"    خوب به هر حال اینم یه مدلشه دیگه!

۱ نظر:

  1. بشری جون! خوبه تو 11:59 فرستادی! من 12 گذشته بودفرستادم به علاوه این که حال نداشتم یه تمرین رو بنویسم!!!!

    با نود خیلی حال کرد من نیز هم!!! مخصوصا همون تیکه ای که گفتی! اخراجم جز افتخاراتمه!:دی
    ولی حیف که گزینه ی 3 خیلی پرت بود!

    پاسخحذف