۱۳۸۸ آذر ۱۹, پنجشنبه

یه دو سه روزیه اصلا رو فرم نیستم، گیج می زنم همش! تا آخر دوشنبه ام خوب بودما، از سه شنبه این جوری شدم.
قرار بود ساعت 11:30 تو لابی دانشکده جمع بشیم در مورد اردو صحبت کنیم، در مورد اینکه کجا بریم و کی چی کار کنه و از این حرفا. من 11:30 تو لابی بودم ولی نصف بچه ها سرکلاس بودن. تا 12:10 حدودا من نشسته بودم ریاضی می خوندم تا بقیه بیان. آخرشم ضدحال خوردم. چند تا از بچه ها اومدن گفتن که چون بچه ها خیلی پایه نیستن فعلا اردو رو بی خیال شیم. خود منتفی شدن اردو خیلی مهم نیست، بحث اینه که جومون داره خیلی سرد میشه باز. از قبل بهتر شدیم خیلی ولی روند پیشرفتمون داره متوقف میشه. من انقد منگم این روزا که هنوز نتونستم پروسس کنم چیزایی رو که شنیدم و بعد یه جوری باهاشون کنار بیام. یه جورایی تو حالت آچمز هستم هنوز!!!! نمی دونم چی بگم!
بعد از این ضدحال رفتم سلف. اونجا خبردار شدم که دوشنبه (16 آذر) محسن زارع (یک هم دانشکده ای) رو گرفتن! یه لحظه گیر کردم سر جام وقتی شنیدم. چون می شناختمش خیلی ناراحت کننده تر بود واسم. امیدوارم زودتر آزادش کنن. تا شنبه! چون شنبه یه کلاس دارم که اونم داره، بعد فکر کنم خیلی ناراحت کننده ست که یکی نباشه، نه چون کار داشته یا پیچونده، چون گرفتنش! :(
دیروز امتحان دی اس داشتم. خیلی بد دادم. باورم نمیشه. اصلا نابود شدم دیروز بعد امتحان. حالم بد شد. هیچی نمی فهمیدم. هنوزم گیجم! نمی دونم آخرش چی می خواد بشه، نمی دونم آخر می تونم از پسش بر بیام یا نه :(
حالا خدا رو شکر امروز امتحانمو (ریاضی) خیلی خوب دادم و اندکی از اعتماد به نفس از دست رفتم (از دست رفته ام) برگشت. [دیروز :((((((( بودم، امروز :) ام، برایندش میشه :(((((( ، الان اینجوریم] البته خیلی آسون بود که خوب دادم ولی کلا خوب خونده بودم و خیلی وقت بود که انقد واسه یه امتحان آماده نبودم. الان یه کم امید به زندگیم رفته بالا :دی
از بعد از ناهار نشستم تمرینای ساختارمو بنویسم ولی اصلا نمی تونم تمرکز کنم. خیلی منگم. الان داشتم با یکی از بچه ها چت می کردم، خودم احساس می کردم که دارم قاطی پاتی (؟؟!!) حرف می زنم. فکر کنم بنده خدا روش نمی شد بهم بگه دارم چرت می گم. امیدوارم اون وسط چیزی نگفته باشم که یه وقت سو تفاهم بشه. خودمم عذرخواهی کردم ولی خوب به هر حال... 
الان دارم می رم مهمونی (عروسیه البته) بلکه یه تنوعی بشه، این هفته خیلی بهم فشار اومد. هر چی 16 آذر خوش گذشت بهم این 2-3 روز  کاملا جبران شد!!! 
خلاصه که خیلی حالم گرفتست :(

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر